امور فرهنگی کتابخانه های عمومی قوچان

اطلاع رسانی در زمینه ی امور فرهنگی کتابخانه های عمومی شهرستان قوچان . (خیابان تربیت-تربیت8- اداره کتابخانه های عمومی شهرستان قوچان)

امور فرهنگی کتابخانه های عمومی قوچان

اطلاع رسانی در زمینه ی امور فرهنگی کتابخانه های عمومی شهرستان قوچان . (خیابان تربیت-تربیت8- اداره کتابخانه های عمومی شهرستان قوچان)

تبریک ولادت امام رضا(ع)




به گوش دل ندا آمد، که یار دلربا آمد .... به درد ما دوا آمد، رضا آمد، رضا(ع) آمد
خدا داد آنچه را وعده،‌ بشد در ماه ذیقعده ... که آمد بهترین بنده، رضا آمد ، رضا آمد

اول شهریور روز بزرگداشت ابوعلی سینا

بخشی از وصیت نامه بوعلی سینا:

«آغاز هر فکر و انتهای هر اندیشه باید خدای باشد ، باطن و ظاهر هر شیء که مورد اعتبار و عبرت او قرار گرفت باید او را به خدای تعالی توجه دهد . و از نظر کردن به خدای ، چشم را از پلیدی و آلودگی رهائی بخشد . با قدم نفس که به حال قیام در مقام حضور بر پای ایستاده باید عالم ارواح مجرده را سیر نماید و با عقل و خرد خویش آنچه را که از آثار و عظمت مقام ربوبی در آن به اسرار نهفته است ، مشاهده کند.»



شرح زندگی نامه ابوعلی سینا

شیخ‌الرئیس ابوعلی سینا از بزرگ ترین اندیشمندان و دانشمندان پزشکی، فیلسوف و نویسنده دانشنامه علمی- فلسفی«شفا»، مشهورترین دانشمند تاریخ ایران، شاعر، کارشناس علم موسیقی است.

بوعلی سینا حکیم، فیلسوف، طبیب و دانشمند بزرگ ایرانی که در جهان غرب به نام (Avicenna) و با لقب امیر پزشکان شناخته شده است، در یک شهریور ۳۵۹ ه.ش (۳۷۰ ه.ق) در شهر بخارا به دنیا آمد.

این حکیم بزرگ که بعدها موثرترین چهره در علم و فلسفه جهان اسلامی شد و القابی مانند شیخ الرئیس، حجة الحق و شرف الملک به او دادند، از آغاز کودکی استعداد و شایستگی عجیبی در فرا گرفتن علوم مختلف داشت.

از آنجا که پدرش عبدالله سخت در تعلیم و تربیت او می‌کوشید و خانه او محل ملاقات دانشمندان دور و نزدیک بود، ابن سینا تا ۱۰ سالگی تمام قرآن و صرف و نحو را آموخت و آن‌گاه به فرا گرفتن منطق و ریاضیات پرداخت.

استاد وی در علم ریاضیات ابو عبدالله ناتلی بود. بوعلی پس از آن نزد ابو سهیل مسیحی به یادگیری طبیعیات و مابعدالطبیعه و علم طب مشغول شد.

در ۱۶ سالگی در همه علوم زمان خود استاد بود؛ جز در مابعدالطبیعه؛ آن هم به صورتی که در متافیزیک ارسطو آمده بود و با آنکه چهل بار تمام این کتاب را مطالعه کرده بود، نمی‌توانست آن را بفهمد. تا این که به شرح فارابی بر این کتاب دست یافت و توانست مسائل دشوار آن را درک کند.

هنگامی که ابن سینا به ۱۸ سالگی رسید، دیگر احتیاج به خواندن و فراگیری هیچ علمی نداشت؛ چرا که همه علوم را فرا گرفته بود و تنها لازم بود تا فهم خود را لحاظ عمق افزایش دهد تا آموخته های خود را بهتر درک کند.

مهارت ابن سینا در علم پزشکی و توانایی وی در معالجه حاکم آن زمان، موجب شد تا مورد محبت حاکم واقع شده و در دربار، موقعیت بسیار خوبی داشته باشد. ولی به سبب آشفتگی اوضاع سیاسی در ماوراء النهر، زندگی بر ابن سینا در زادگاهش دشوار شد و او ناچار بخارا را به مقصد جرجانیه و سپس گرگان ترک گفت.

در سال ۴۰۳ قمری، پس از پشت سر گذاشتن سختی‌ها و مشکلات بزرگی که در این سفر با آن‌ها مواجه شد و حتی چند تن از دوستانش را در میان راه از دست داد، از کویر شمال خراسان عبور کرد.بنا به گفته منابع معتبر، ابن سینا در این سفر با عارف و شاعر مشهور ابو سعید ابوالخیر ملاقات کرد.

وی آرزو داشت که قابوس بن وشمگیر را که حامی نامدار علم و ادب بود، در جرجان ببیند؛ ولی هنگامی که به جرجان رسید، قابوس بن وشمگیر از دنیا رفته بود. چون از این حادثه دلشکسته شد، مدت چندین سال در دهکده‌ای عزلت گزید. سپس در فاصله سال ۴۰۵ و ۴۰۶ قمری به ری رفت.

در این هنگام آل بویه بر ایران فرمانروایی داشتند و افرادی از این خاندان در ایالات مختلف حکومت می‌کردند. ابن سینا مدتی در دربار فخرالدوله در ری درنگ کرد و سپس از آنجا برای دیدار یکی دیگر از فرمانروایان این خاندان، شمس الدوله به جانب همدان به راه افتاد.

این سفر برای ابن‌سینا بخت بلندی داشت؛ چرا‌‌‌‌ که پس از رسیدن به همدان، او را برای درمان امیر شمس الدوله که بیمار شده بود و تمامی پزشکان از معالجه وی ناتوان بودند، دعوت کردند.

بوعلی توانست شمس الدوله را معالجه کند و به همین دلیل چنان تقربی نزد وی پیدا کرد که عهده‌دار منصب وزارت گردید و مدت چند سال؛ تا هنگام مرگ امیر، عهده‌دار این وظیفه سنگین بود.

پس از مرگ شمس الدوله بخت از وی روی گردانید و چون از ادامه خدمت در منصب وزارت خودداری کرد، او را به زندان افکندند. در زندان کتاب مشهورش شفا را به رشته تحریر درآورد. پس از مدتی توانست از زندان فرار کند و با لباس درویشی از همدان گریخت.

ابن سینا از همدان به اصفهان رفت که مرکز بزرگی از علم به شمار می‌رفت و سال‌ها بود که آرزوی دیدار آنجا را داشت. در این شهر مورد توجه علاءالدوله قرار گرفت و مدت ۱۵ سال با آسایش خاطر در آن شهر زندگی کرد.

او در این مدت، چندین کتاب مهم نیز نوشت و حتی به ساختن رصدخانه پرداخت. اما این آسایش یرای وی دائمی نبود؛ چرا که یک بار اصفهان در معرض حمله مسعود غزنوی یعنی فرزند سلطان محمود غزنوی قرار گرفت و در این حمله بعضی از آثار مهم این حکیم بزرگ از میان رفت.

این امر ضربه بزرگی برای وی بود و علاوه بر آن، بیماری قولنج نیز آزارش می‌داد. به همین دلیل، دوباره به همدان بازگشت و به سال ۴۲۸ هجری قمری و در سن ۵۷ سالگی در این شهر از دنیا رفت و در همان جا به خاک سپرده شد.

بیش از ۱۳۰ کتاب از آثار ابن سینا بر جای مانده است. همچنین بیش تر از ۱۰۰ کتاب را به او نسبت می دهند. بیشتر این کتاب ها به زبان عربی نوشته شده است و حدود ۲۰ کتاب وی نیز به زبان پارسی است. از مشهورترین کتاب های او می توان به اثر ۱۸ جلدی«شفا»، القانون فی الطب در ۱۸ جلد، مجموعه ۱۰ جلدی « لسان العرب فی اللغه» و « الانصاف» در ۲۰ جلد اشاره نمود.

مشهورترین موضوعات کتاب های ابوعلی سینا عبارتند از فلسفه(شفا، الاشارات والتنبیهات، نجات، حی بن یقظان) کتب پزشکی(قانون، دفع المضار الکلیه عن الابدان الانسانیه، سیاسة البدن وفضائل الشراب، الفصد، الادویة القلبیه، قولنج، تشریح الاعضا، الاغذیه والادویه) علوم طبیعی(الاجرام العلویة واسباب البرق والرعد، النبات والحیوان، فضا، ابطال احکام النجوم)کتاب های علم موسیقی(جوامع علم موسیقی، دانشنامه علایی، لواحق، اقسام العلوم، نجات، المدخل الی صناعة الموسیقی) ریاضیات(اقلیدس، علم هیات، جامع البدایع، المجسطی، الارتماطیقی، زاویه)

مقبره بوعلی‌سینا از زمانهای قدیم در میان مردم شهر همدان به بابا علی سینا معروف بوده است . ابتدا در زیر یک چهار طاقی بود, سپس در دوره قاجاریان بنای دیگری بر سر آن ساختند .آرامگاه کنونی به همت انجمن حفظ آثار ملی در سالهای ۱۳۳۰ و ۱۳۳۱ شمسی به مناسبت هزاره ولادت ابن سینا ساخته شد.


,وقت قصه

هر چند فرزند شما کوچک باشد و تنها عکس العملهایش در قالب لبخند و گریه خلاصه شوند. اما آن زمان بهترین فرصت برای قصه گفتن برای اوست. شاید قصه گفتن برای فرد کوچکی که هیچ عکس العملی نیز از خود بروز نمی دهد کمی عجیب باشد، اما این مخاطب شما همیشه اینگونه نخواهد بود. به مرور زمان هرچه فرزندتان بزرگتر شود، او در طول داستان، از خود عکس العمل نشان می دهد و تکان می خورد. شاید تلاش کند تا کتاب را از دست شما بگیرد و یا آن را پاره کند. مطمئن باشید که شما توجه او را به طور کامل دارید.

قصه گفتن برای فرزندتان از همان روزهای اول می تواند از جهات گوناگون مفید باشد. هرگاه فرزندتان چیزی می بیند، می شنود یا احساس می کند، مغز او اطلاعات را پردازش می کند و ارتباطی میان تصاویر و حرفهایی که شما می زنیدپیدا می کند و او می تواند تصاویر را درک کند. تمرکز بر تصاویر موجب تقویت ماهیچه های چشم او می شود. اگر تصاویر کتاب برجسته باشد، دست و چشم او با یکدیگر هماهنگی بیشتری پیدا می کنند. همچنین قصه خواندن برای کودک قبل از خواب زمانی ساکت و خلوتی خاص میان مادر و کودک ایجاد می کند و رابطه شما با فرزندتان را تقویت می کند.

اگر شما قصه خوان خوبی نیستید، می توانید کتاب را چندبار بخوانید و تمرین کنید

بهتر است قبل از رفتن به صفحه بعد، راجع به هر چیزی که در آن صفحه است صحبت کنید.

به هر  تصویر اشاره کنید و برای هر چیز نامی انتخاب کنید.

اگر می توانید، برای هر شخصیت از صدای متفاوتی استفاده کنید. صداهای گوناگون به فرزندتان کمک می کند تفاوت میان شخصیت ها را تشخیص دهد و تفاوت آواهای موجود در زبان را بهتر بشناسد.

برای تمام کردن کتاب عجله نکنید، با حوصله کتاب بخوانید و اجازه دهید فرزندتان به چیزهایی که می بیند اشاره کند. اشاره کردن مهارتی است که کودکان با افزایش سن آن را یاد می گیرند.

عادت کتاب خواندن را دوباره زنده کنید:

به گفته یکی از متخصصان، فواید کتاب خواندن برای کودکان کاملا آشکار است. 38 درصد از این کودکان در آینده به خواندن کتاب بیش از خواب عادت می کنند. این یک عادت سالم است که علاوه بر افزایش خلاقیت، به بهبود مهارتهای خواندن و نوشتن کودک نیز کمک می کند و باعث می شود آرامش کودک افزایش یابد و راحت تر بخوابد.

(منبع: مجله کودک سالم شماره 41)